ترنم مرادی کیاترنم مرادی کیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
ترمه مرادی کیاترمه مرادی کیا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

ترنم بهاری. ترمه زندگانی

یه خبر خوب

سلام مامانی یه خبر خوب  مامان و بابا یه خونه خوب و بزرگ نزدیک خونه مامان مریم برای آسایش و راحتی شما و برای اینکه راحت تو خونمون بدوی و بازی کنی و جیغ بکشی خریدن روز 28 فروردین 94 قرار داد اولیه نوشتن. جالبه عزیزم این اولین خونه بود که ما تو شهرک منظریه دیدیم و از نقشه خونه خوشمون اومد و جالب تر اینه که وقتی برای بازدید از خونه رفتیم شما تو کمد اتاق دیواریش که به اندازه یه اتاقه pp کردی  البته ناگفته نماند خونه ای هم که توش زندگی کردیم پر بود از خاطره های خوب و شیرین به خصوص تولد تو دختر ماه و مامانی و چهار دست و پا رفتنت راه رفتنت صحبت کردنت شوت بازی کردنت آواز خوندنت رقصیدن و آسیاب بازی کردنت  ولی به خاطر کوچکی خونه و دو...
1 ارديبهشت 1394

روز خاص برای بابا سعید

سلام ترنم جونی؛ روز جمعه 28 فروردین 94 یک روز خاص برای بابا سعید بود   با تمرین و پشت کاری که بابا داره تونست تو 6 ماه تمرین و یادگیری ساز دهنی تو گروه کنسرت آموزشگاهش مورد تایید قرار بگیره و روز جمعه اجرا داشت اولش قرار شد شما پیش مامان مریم و خاله ها بمونی و ما بریم کنسرت چون ممکن بود تو این چند ساعت خسته بشی و طاقت نیاری ولی من دلم طاقت نیاورد و احساس کردم که اگر تو هم باشی هم به من بیشتر خوش می گذره و هم شما یه روز متفاوت رو تجربه می کنی. به اتفاق خاله محبوبه رفتیم کنسرت بابا سعید شما که اولش حسابی تو حیاط فرهنگسرای ابن سینا با ماهی ها بازی کردی، زمین خوردی و دوست پیدا کردی و کلی تو حیاط دویدی بعد از ساعت 5/5 تا 8 تو سالن ن...
1 ارديبهشت 1394

باراد رفت کرج

آه خاله مهسا و دایی مرتضی و باراد کوچولو از بهمن ماه 93 رفتن کرج تو یه خونه جدید و خوشگل . خیلی خوشحالیم که خونشون بزرگ شده و راحت شدن ولی عوضش از ما دور شدن. شما دو تا وروجک بامزه هم که رابطتون با هم بهتر شده و هم بازی های خوبی برای هم هستین. دیدن صورت بامزه باراد وقتی در آسانسورشون باز می شه و چشمش به تو می افته دیدنیه و تمام صورتشو شادی می گیره و جیغ میزنه و تو اتاق می دوه. قراره ما هم بریم کرج و شما دو تا با هم کلی بازی کنین انشا الله ...
1 ارديبهشت 1394

عکس های تولد 2 سالگی

به مناسبت تولد دو سالگی شما با مامان و بابا رفتی آتلیه سارا تو صادقیه و چند تا عکس شب یلدا و چند تا عکس هم با کیک آدم برفیت که خاله مهسا زحمت خریدنشو کشیده بود گرفتی ولی به دلیل وقت کم و راضی نبودن من قرار شد یه بار دیگه بیایم آتلیه برای عکسای خانوادگی اتفاقا خیلی خوب شد دفعه دوم مامان و بابا لباس بابا نوئل پوشیدن و شما هم با درخت کریسمس عکس انداختی کلا عکسای خیلی خوبی شد و همه راضی بودیم و شما هم یه روز خوب رو با دامنای توری و چین چینی تجربه کردی. ...
1 ارديبهشت 1394

ترنم در اداره مامان و بابا

امروز تعطیله و خانوادگی رفتیم اداره مامان و بابا برای گردش آخه مامانی مجبوره تو خونه یکی از کارهای اداره رو انجام بده و فایلشم تو کامپیوتر اداره هست. ترنم خانم هم محوطه بیرون ساختمان اداره براش مثل پارک بود و نمی خواست بیاد خونه و هی میگفت بریم پارک              ...
27 بهمن 1393

یک شب به یادماندنی در KIDS LAND

تو یه شب پائیزی ترنم خانم با پسردایی جون جونیش رفتن کیدز لند هم بازی کردن و هم یه شام خوب و سالم خوردن ترنم خانم هم برای اولین بار چیتبا ( پیتزا ) را امتحان کرد و خیلی خیلی خوشش اومد ...
1 دی 1393

ادامه عکس های سفر تابستانی

بازدید از روستای تاریخی استان گیلان. میراث فرهنگی حدود 24 تا از خانه های بزرگ رو از صاحباشون خریده و تمام قطعات خونه رو کد بندی کرده ،باز و سپس تو این محل پانچ کرده خیلی جالب بود یکی از خونه ها مال اجداد بابا سعید بود که از زنجان به گیلان اومده بودند.  تو یکی از قسمت ها یه خانوم فتیر و نان محلی می پخت واقعا خوشمزه و لذیذ بود  تمام وقت شما با سنگها بازی می کردی و می دویدی یه روز به یاد ماندنی در بام لاهیجان با یه هوای تمیز و آفتابی جای بقیه خاله ها و دایی مرتضی و زن دایی و باراد خالی   ...
27 آبان 1393