ترنم مرادی کیاترنم مرادی کیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
ترمه مرادی کیاترمه مرادی کیا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

ترنم بهاری. ترمه زندگانی

شروع مرحله جدید زندگی

ترنم مامان از اواخر ده ماهگی مرحله جدید زندگیت شروع شده و شما می تونی بدون گرفتن کمک از کسی روی پاهات برای چند ثانیه بایستی عزیز دلم از این کار آنقدر خوشحال می شی که برای خودت دست می زنی و فوری با پشت می افتی مامانی برای تاتی رفتن شما بی تابه ...
10 آبان 1392

تغییر دکوراسیون

خانم خانما از ماه هفت که تونستی چهار دست و پا بری و روی زانوهای کوچولوت بشینی تغییر دکوراسیون خونمون شروع شد همه چی تو ارتفاع و به دور از دسترس شما قرار گرفت گلدون ها رو اپن آشپزخانه، لوازم آرایش تو کشو، تلفن و کنترل تلویزیون هم بالای میز خلاصه عشق من هر روز کنجکاوتر از دیروز میشدی. مامانی بالای تختت گلهای کاغذی براق چسبونده بود ولی شما که کنجکاو مامانی هستی به این گلها هم رحم نکردی و همشون و کندی مامان هم اونا رو بالاتر چسبوند ولی شما هر روز مهارتت برای کندنشون زیادتر می شد بالاخره گلها شدند جزء اسباب بازی هات و همشون رو از رو دیوار کندیم. اینم تصویر چند تا از لحظه های شیرین کاریت       ...
9 آبان 1392

شالاپ شولوپ آب تنی

مامانی من ، شما عاشق حموم و آب بازی و دوش آب هستی کلی بازی می کنی و تا می فهمی می خوای بیای بیرون می زنی زیر گریه و می گی آپ آپ آپ . نمی زاری لباس تنت کنیم کلی برنامه داریم برا آروم کردن و لباس پوشوندنت کلی تلاش می کنیم تا با اسباب بازی و نانای آرومت کنیم ...
5 آبان 1392

فرشته کوچولوهای خونه ما

آقا باراد گل تازه از خواب بیدار شده و کنار دختر عمه جونش نشسته و عکس می ندازه قربون هر دوشون برم که در آینده چه آتیشی می خوان بریزن این دو دوست   ...
5 آبان 1392

بخواب کوچولوی مامان

  ترنم قشنگ من قرمز پوشیده  تو بغل مامان مینا راحت خوابیده مامان رفته بیمارستان اونو زاییده  قشنگتر از دختر من هیچ کس ندیده ترنم من چشماتو ببند  وقت خواب شده عزیز مادر ...
4 آبان 1392

تقدیم به بابای مهربون

ترنم خانم این عکسو به سفارش بابایی می زارم بابایی شما رو با عینک دودی از اسکایپ دیده و خیلی دوست داره عکستو داشته باشه.  سه تا بوس از ترنم به بابای مهربونش که راه دوره   ...
4 آبان 1392